زندگی شبیه به یک جاده است با مسیرهای پر پیچ و خم یا فراز و نشیبهایی که یکی پس از دیگری وجود دارند. ممکن است در مسیر زندگی با دست اندازهای زیادی مواجه شویم یا اینکه مجبور باشیم بخشی از آن را از جاده خاکی عبور کنیم. اصلا خاصیت زندگی همین است که پر از بالا و پایین باشد، این ما هستیم که تصمیم میگیریم فراز و نشیبهای آن را چگونه طی کنیم. کمتر کسی را مییابیم که عنوان کند مسیر زندگی برای او همواره بوده است. زیبایی زندگی به همین ریتم غیر یکنواختش است، وگرنه حرکت یک آهنگ یکنواخت و بدون ریتم در نهایت باعث خستگی و دلزدگی خواهد شد.
مایی که در جاده زندگیمان در حرکت هستیم، باید یاد بگیریم که بالا رفتن از بلندیها و پایین آمدن از سرازیرهای آن چگونه است. کجا باید به سرعتمان بیفزاییم و سبقت بگیریم و کجا نیاز به آهستگی و پیوستگی داریم. اگر به پیچهای زندگیمان با دید بهتری نگاه کنیم، احساس بهتری خواهیم داشت. در یک جاده، پشت هر پیچ مناظر زیبایی نهفته است و به همین دلیل است که پیچهای زندگی نیز ما را به مسیر بهتری سوق میدهند.
میتوان این پیچها را به منزله چالشها و مشکلاتی در زندگی دانست که گاه و بیگاه برای هر کسی به وجود میآید، برخورد هر یک از ما با این موقعیتها، تعیین کننده شرایطی خواهد بود که در ادامه با آن دست و پنجه نرم میکنیم.
با پیچهای زندگیتان بپیچید
گاهی این چالشها نه تنها برای ما به وجود میآید، بلکه ممکن است بسیاری از اطرافیان و عزیزانمان را نیز درگیر کند، به همین دلیل است که برخورد با آنها اهمیت دارد. برای درک بهتر این موضوع شاید بهتر باشد به این مثال توجه کنید. شما از قوانین آگاه هستید و سعی میکنید که آنها را در زندگی خود اجرا کنید، با این حال پس از مدتی میبینید که کودک ۴ ساله شما دروغ میگوید. پس به سرعت به دنبال دلیل آن هستید، اما زمانی که با یک مشاوره صحبت میکنید متوجه میشوید که فرزندتان تنها درباره آمال و آرزوهایش صحبت میکند و شما نام اشتباهی روی این کار او گذاشتهاید. پس میآموزید که این پیچ را با ملایمت بیشتری بپیچید و حتی به دلبندتان کمک کنید تا از برهههای کوچک زندگیاش عبور کند.
با این حال هر چقدر بیشتر در حال یادگیری و آموزش یا کمک گرفتن از کسانی باشیم که تجربه بیشتری نسبت به ما دارند، کار ما آسانتر خواهد بود.
زندگی شبیه به رانندگی است، هر چقدر حرفهایتر شویم، پیچها را با سرعت مناسبتری پشت سر میگذاریم. زمانی که قلق زندگی دستمان بیاید، عاشق جادههایش میشویم و خاطرات خوبش را از یاد نمیبریم. اهمیت خودشناسی در زندگی را جدی بگیرید.
اهمیت یادگیری قوانین تاثیرگذار در زندگی
برای اینکه مسیر زندگی را به سلامت طی کنیم، لازم است که با قوانین آن آشنا شویم و آنها را بیاموزیم. یادگیری قوانین در زندگی اهمیت زیادی دارد.
یکی از مهمترین قوانین، برقراری ارتباط با دیگران است. چهار قانون مهم وجود دارد که یادگیری آنها در لحظاتی که سپری میکنیم، به ما کمک خواهند کرد. اولین قانون، ارتباط با خداست. هر چقدر او را بیشتر بشناسیم و نگاه بهتری نسبت به او داشته باشیم، راحتتر زندگی میکنیم و جادهها را امنتر طی میکنیم، چون یاد گرفتهایم ایمان داشته باشیم و تنها به یک نفر توکل کنیم.
قانون دوم، برقراری ارتباط با دیگر انسانهاست. ما ملزم به یادگیری نحوه ارتباط صحیح با فرزندان، خانواده، همسر و دوستان خود هستیم. اینکه بیاموزیم چگونه با همسر خود چالشها و مسائل زندگی را حل کنیم و یا اگر مشکلی برای کودکمان به وجود آمد، چگونه آرامشمان را حفظ کرده و بهترین تصمیم را بگیریم، اهمیت زیادی دارد.
فراتر از ارتباط با نزدیکان، نحوه برقراری ارتباط با سایر افرادی که با آنها مواجه میشویم، حفظ حریم شخصی خود و طرف مقابلمان نیز اهمیت پیدا میکند. با این کار هم ارزش خودمان و هم اطرافیانمان را حفظ کردهایم و در جاده زندگی در کنار سایر رانندگانی که میبینیم، مسیر را به سلامت پیمودهایم.
قانون سوم، نحوه برقراری ارتباط با دنیا و جهان هستی است. ما در این جهان مهمانی بیش نیستیم، پس اینکه بیاموزیم با آن چگونه رفتار کنیم و برایش احترام قائل شویم بسیار مهم است. هر آن چیزی که در این جهان است را باید محترم بشماریم، از حیوانات گرفته تا درختان و گیاهان همه مهم هستند. مهربانی با طبیعت و جهان هستی باعث میشود تا نتیجه آن را به وضوح مشاهده کنیم.
قانون چهارم که بسیار مهم و اصلیترین قانون است، ارتباط با خودمان میباشد. اینکه بیاموزیم خودمان را دوست داشته باشیم، مهربانتر رفتار کنیم و کمتر خودمان را سرزنش کنیم یا گاهی خودمان را ببخشیم، بسیار اهمیت دارد.
قوانین معنوی در زندگی ما چگونه عمل میکنند؟
تا به حال به ماهیت آتش نگاه کردهاید؟ تمام کاری که انجام میدهد سوزاندن و شعله ور شدن است. این در ماهیت آتش است و برای آن فرقی نمیکند که چه کسی به او نزدیک شود، زیرا تنها کاری که انجام میدهد، سوزاندن است.
قوانین جهان هستی نیز به همین شکل است، به این معنی که قانونهایی مثل قانون تاثیر یا قانون انرژی برای همه به شکل یکسان عمل میکند و استثنایی برای کسی قائل نیستند. به این شکل نیست که اگر انرژی منفی بفرستید، انرژی مثبت دریافت کنید و یا اصلا چیزی را دریافت نکنید یا اگر انرژی مثبت ارسال کردید، همان میزان انرژی را از جهان هستی بگیرید.
این در ماهیت قوانین هستی است، پس این ما هستیم که انتخاب میکنیم چگونه این قوانین را در زندگی خود به بهترین شکل پیاده کنیم.
مثلا ذات ویروس این است که باعث بیماری در انسان شود، پس این خود ما هستیم که با پیشگیری میتوانیم از مبتلا شدن به آن جلوگیری کنیم. برای ویروس جنس، مذهب، نژاد، باور، موقعیت اجتماعی، کشوری که در آن به دنیا آمدهایم و بسیاری از عوامل دیگر اهمیتی ندارد، اگر مراقبت نکنیم، به آن مبتلا میشویم. سایر قوانین حاکم در هستی نیز به همین شکل است و استثنایی برای هیچ یک از ما قائل نیستند. پس چاره چیست؟ اینکه اصول این قوانین را بیاموزیم و از آنها به بهترین شکل در زندگی خود استفاده کنیم. با این کار نه تنها سطح زندگی خودمان ارتقا مییابد، بلکه برای فرزندانمان نیز تاثیر مثبتی به جای گذاشتهایم. پس این خود ما هستیم که میتوانیم در لحظات زندگی حال و آینده مان موثر عمل کنیم و به جای آنکه دیگران را سرزنش کنیم، نگاهی به عقب بیندازیم و بار دیگر تصمیماتی که در مسیر زندگی گرفتهایم را مرور کنیم، با این کار ردپای خودمان را در مسیر خواهیم دید.
رضوان عابدیان
اینستاگرام: @rezvan_abedian
تلگرام: @rezvan_abedian
نظرم در مورد مقاله اینه که...
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.